نعمت هایی خداوند به موجودات می دهد بر دو دسته هستند: 1. نعمت های انعامی، 2. نعمت های پاداشی.
بر اساس آموزه های قرآنی اِنعام الهی مشروط به استحقاق نیست. پس خدای سبحان نعمت مادّی را به بَرّ و فاجر و خوب و بد عطا میکند. این دادن ها برای آزمون و امتحان است، چنان که از آیه 40 سوره نمل و آیات دیگر به دست می آید.
پس این انعام و نعمت دادن مشروط به این نیست کسی مستحق باشد، اما باید توجه داشت که گرفتن های الهی مشروط به استحقاق و عدم استحقاق است؛ یعنی اگر خداوند نعمتی را می دهد به انعام باشد و مشروط به استحقاق نیست، اما گرفتن همین نعمت به عدم استحقاق است؛ یعنی شخص کاری می کند که خداوند او را مستحق این نعمت نمی داند و آن را از وی سلب می کند.
خداوند به عنوان سنّت الهی در آیه 53 سوره انفال می فرماید: «ذلِکَ بِأَنَّ اللّهَ لَمْ یَکُ مُغَیِّراً نِعْمَةً أَنْعَمَهَا عَلَی قَوْمٍ حَتَّی یُغَیِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ» نعمتی را که خدای سبحان به ملّتی داد هرگز از آنها سلب نمیکند مگر اینکه آنها عقایدشان، اخلاقشان، رفتار و گفتارشان را عوض بکنندآنوقت نعمت را از دست آنها میگیرد.
پس اِعطای نعمت مشروط به استحقاق نیست؛ چنان که حضرت امام سجاد(سلام الله علیه) در صحیفه ی سجادیه فرموده است: «مِنَّتُکَ ابْتِدَاءٌ» یعنی خدایا هر نعمتی که تو دادی ابتدایی است مسبوق به شرط نیست. پس این که فرمود: «نِعَمُکَ ابْتِداء» یا فرموده است:«مِنَّتُکَ ابْتِدَاءٌ» می خواهد بگوید که نعمت دادن مشروط به استحقاق نیست ولی گرفتن آن مشروط به کفران نعمت است. این یک سنت الهی است .
البته یک دسته از نعمت های الهی است که مشروط به استحقاق است. شخص وقتی در یک آزمونی موفق شد و به درستی از نعمتی انعامی استفاده کرد و شکر گزار واقعی نعمت بود، خداوند نعمتی دیگر به او می دهد. این گونه نعمت های الهی که نعمت های دریافتی است، مشروط به استحقاق است. از همین رو خداوند می فرماید: وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّکُمْ لَئِن شَکَرْتُمْ لأَزِیدَنَّکُمْ وَلَئِن کَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِی لَشَدِیدٌ؛ و آن گاه که پروردگارتان اعلام کرد که اگر واقعاً سپاسگزارى کنید، [نعمت] شما را افزون خواهم کرد، و اگر ناسپاسى نمایید، قطعاً عذاب من سخت خواهد بود.»(ابراهیم، آیه 7)
البته جالب است که خداوند می فرماید این افزایشی که به دنبال شکر پدید می آید در ذات خودتان است؛ یعنی خداوند بر خود شما می افزاید؛ زیرا شکر نعمت به استفاده درست از نعمتی در همان راستای پرورشی و تقربی موجب می شود که انسان بر وسعت وجودی اش افزوده شود و ظرفیت بیش تری پیدا کرده و قابلیت بهره مندی از صفات و نعمت های دیگر الهی را پیدا کند. پس شکر نعمت اول موجب افزایش ظرفیت وجودی خود انسان و سپس دریافت بیش تر نعمت های الهی می شود. این مطلب را خداوند درباره اصحاب کهف نیز فرمود: و زدناهم هدی؛ از جهت هدایت بر ایشان افزودیم.(کهف آیه 13)
بر این اساس این تعبیر که می گوید: شکر نعمت نعمتت افزون کند، هر چند درست است ولی نارسا است و باید این گونه گفت:
شکر نعمت بر وجود افزون کند/ کفر نعمت از کفت بیرون کند.
یا باید گفت:
شکر نعمت بر خودت افزون کند/ کفر نعمت از کفت بیرون کند.
بر این اساس افزایش نعمت و یا برکت تابع افزایش وجودی و سعه وجودی و ظرفیت و انشراح صدر و وجود تو خواهد بود؛ زیرا وقتی ظرف وجود تو افزایش یافت به طور طبیعی گنجایش بیش تری برای افاضات الهی و عنایات و فیوضات خداوندی خواهد داشت و بهتر می تواند برکات سماوی و ارضی را را دریافت کند. جام وارونه ای نیست که باران بر پشت آن برخورد کرده و به کناره پرتاب شود یا جا نداشته باشد که برکات را در خود جمع کرده و نگه دارد.